خانواده و خانواده درمانی چیست؟
- خرداد 05, 1390
- 535
یکی از خدمات تخصصی که در مرکز خدمات روان شناسی و مشاوره آفتاب ارائه می شود خانواده درمانی است.
خانواده و خانواده درمانی چیست؟
خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی، شامل گروهی از افراد است که از طریق ازدواج، تولیدمثل و پرورش فرزندان با هم زندگی میکنند. این سیستم و سازمان اجتماعی در طول تاریخ نقش حیاتی برای رشد و پیشرفت و اجتماعی شدن نوع انسان ایفا کرده است. خانواده مهمترین سازمانی است که بسترساز رشد و رفاه جسمی، روانی و اجتماعی کودک و عامل رسیدن وی به تعادل (فیزیکی، روانی و اجتماعی) است.
اجتماعیشدن و آشنایی با قوانین، نقشها و ارزشهای فرهنگی به طور طبیعی در خانواده صورت میپذیرد و کودک در تعاملات ابتدایی خود با خانواده به یک موجود اجتماعی تبدیل میشود. به همین دلیل هم از دیربازعملکرد خانواده مورد توجه روانشناسان بوده است .
خانواده، یک گروه طبیعی است با اهداف و نقشهای بسیار که برای همه اعضای خانواده مهم و ضروری است. همچنین خانواده، یک گروه قوی و سازمانیافته است که درمانگر را به خاطر اهدافی که در سیاست و فرآیند آن نهفته است به خدمت میگیرد. لذا در خانوادهدرمانی، درمانگر با یک گروه طبیعی مواجه است که باید به نوعی در آن وارد شده و آن را تحت تاثیر قرار دهد؛ که این کار احتیاج به دیپلماسی قابل ملاحظه و مهارتهای اجتماعی ضروری برای درمانگر دارد. شاید بتوان گفت: خانوادهدرمانی یک روش سیستماتیک مداخلهدرمانی است که هدف آن، رفع اختلالات پیچیده و متقابل عاطفی در گروه خانواده است. خانوادهدرمانی، در واقع صحنه برخوردهای انسانی است و در جستجوی حقایق اساسی بشری است و بالاتر از همه در پی التیام زخمها و ضعفهای خانواده است. لذا مسوولیت عمده خانوادهدرمانی از این قرار است: بالا بردن احساس همبستگی و وحدت خانواده، فعال کردن نقش طبیعی خود در شفابخشی خانواده، و تجربهای که راه را برای رسیدن به یک گروه طبیعی واقعی باز میکند.
خانوادهدرمانی، نوعی گروهدرمانی است که در آن، واحد درمانی، هسته خانوادگی است و در جلسات درمانی یک یا چند درمانگر با تمام اعضا خانواده(یا بخشی از آنها) سر و کار دارد و هدف از آن حل و فصل یا تخفیف تعارضات بیماریزا و اضطراب در درون واحد خانواده استخانواده درمانی مداخلهای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده متمرکز است و در آن تلاش میشود کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود یابد. درمانگری که به خانواده درمانی میپردازد میکوشد الگوهای بین نسلی غیرقابل انعطافی را که سبب ناراحتی در درون افراد یا در روابط بین فردی میشود، درهم بشکند. در خانواده درمانی میتوان دغدغههای هر یک از اعضای خانواده را مطرح نمود.
ویژگی های خانواده درمانی
خانواده درمانی دارای خصوصیاتی است که آن را از درمان انفرادی متمایز میکند. برای مثال، اعضای خانواده دارای ملاک قضاوت، پیشنیه و زبان مشترکی هستند که ممکن است برای درمانگر ناآشنا باشند. درمانگر باید با نقشهای خانواده و خرده فرهنگ مخصوص آن آشنا شود. سپس از این آشنایی در جهت ارتباط با اعضای خانواده یا رویارویی با آنان استفاده کند. در عین حال درمانگر باید گسلش عاطفی خود را حفظ کند و یک بخش خانواده را به نفع بخش دیگر رها نکند. البته این کار دشواری است. چون اعضای خانواده غالبا درمانگر را وارد منازعات خود بر سر قدرت یا دفاعهای خویش در برابر ارتباط آزاد میکنند. یکی از بخشهای معمول خانواده درمانی، اخذ شرح حال و سنجش است..
مشکل فعلی باید مطرح و بررسی شود. ممکن است پسر خانواده بزهکار باشد یا دختر خانواده روابط جنسی متعددی داشته باشد. بررسی تفسیر هر یک از اعضای خانواده از مشکل، کار جالب و از لحاظ تشخیصی کار مهمی است. معمولا شرح حال خانواده گرفته میشود. وقتی مشکل خانواده در چارچوب خانوادههای پدری والدین خانواده و زندگی دوران تجرد و ازدواج آنان مورد بررسی قرار میگیرد، شیوه ارتباط کودکان بهتر و درک آنان بیشتر میشود. طرح یک چشماندز کلی از سابقه و پیشینه خانواده ـ پدربزرگها و مادربزرگها و هدفها ،آرزوها، ترسها و ضعفهای آنان- قوه درک همدلی و تحمل اعضای خانواده را افزایش میدهد. به این ترتیب ملاک قضاوت جدیدی فراهم میآید.
در این نوع درمان آموزش ، پیشگیری و درمان برای کمک به خانوادهها ، کل خانواده را دربرمیگیرد. برای حل مشکل خانواده یا یکی از اعضا آن کل سیستم خانواده مور توجه قرار میگیرد و تلاش میشود علل بروز و عوامل تشدید کننده مشکل در داخل خانواده و در نوع روابط اعضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. این شیوه از درمان مبتنی بر رویکرد سیستمهاست و معتقد است زمانی میتوان به رفع یک مشکل نائل شد که از نیروی تک تک اعضا استفاده کرد و عوامل تنشزا را مرتفع ساخت.
معرفی رویکرد های خانواده درمانی
رویکردهای نظری اصلی در حیطه خانواده درمانی عبارتند از: خانواده درمانی روان تحلیلی ، خانواده درمانی تجربیاتی ، خانواده درمانی شناختی رفتاری ، خانواده درمانی ساختی ، خانواده درمانی استراتژیک و خانواده درمانی متمرکز بر راه حل.
خانواده درمانی مبتنی بر روان تحلیلی
صاحبنظران اصلی آن ناتان آکرمن ، ویلیامسون ، لایمن واین و تئودور کیدز هستند که شیوه درمان آنها ریشه در نظریه فروید دارد. در این شیوه فرایندهای ناهشیار اعضای خانواده به یکدیگر مرتبط دانسته میشوند و اعتقاد بر این است که بایستی روی نیروهای ناهشیار که آسیب را بوجود آوردهاند، کار کرد. نقش درمانگر یک معلم یا والد یا مفسر تجربه است. فنون درمانی عبارتند از: تحلیل رویا ، انتقال ، رویارویی ، تاریخچه زندگی ، تمرکز بر نقاط قوت
خانواده درمانی تجربیاتی
نظریه پردازان عمده آن ویرجینیا سیتر ، کارل ویته کر و … هستند که معتقدند مشکلات خانواده از سرکوب احساسات ، خشکی و انعطاف ناپدیری ، فقدان آگاهی ، مرگ عاطفی و استفاده بیش از حد از مکانیزمهای دفاعی ریشه میگیرد.در این رویکرد خانواده درمانگر تلاش میکند انعطاف پذیری ، صمیمیت ، عزت نفس ، پتانسیل برای تجربه را در خانواده افزایش دهد و از فنون مجسمه سازی ، صحنه آرایی خانوادگی ، شوخی ، مصاحبه با عروسکهای خانواده ، هنردرمانی خانواده ، بازی نقش ، بازسازی خانواده و استفاده میشود.
خانواده درمانیهای رفتاری و شناختی-رفتاری
نظریه پردازان عمده آن ویلیام مسترز ، ویرجنیا جانسون ، جوزف ولپه ، بندورا و … هستند. این شیوه درمانی بر اساس نظریههای رفتاری و شناختی معتقد است، رفتار از طریق پیامدها ابقا یا حذف میشود. رفتارهای نامناسب را میتوان اصلاح کرد. همینطور شناختهای غیر منطقی را میتوان اصلاح کرده و در نتیجه در تعامدات و رفتارهای زوجی یا خانوادگی تغییر ایجاد کرد.درمانگر نقش یک معلم و متخصص تقویت کننده رفتارهای مناسب را بازی میکند. در این رویکرد از فنون درمانی تقویت منفی ، تعمیم ، خاموش سازی ، اقتصاد پتهای ، گریز ذهنی ، عبارات مقابلهای منطقی ، سرمشق دهی و … استفاده میشود.
خانواده درمانی ساختی
سالوادور مینوچین ، مونتالوو ، فیشمن ، روزمن و … نظریه پردازان اصلی این شیوه از خانواده درمانی هستند که کارکرد خانواده را متضمن ساخت خانواده ، زیر منظومهها و مرزها میدانند. درمانگران نقشه خانواده را بطور ذهنی ترسیم میکنند و در پیاده کردن ساخت مناسب خانواده تلاش میکنند و در واقع همچون کارگردان تئاتر عمل میکنند. فنون درمانی عبارتند از: بازسازی ، الحاق ، تشدید پیامها ، مرزسازی واریخچه خانواده درمانی آغاز نهضت "خانوادهدرمانی" مقارن اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهمایی مجدد اعضای خانواده بعد از جداییهاست. در واقع خانوادهدرمانی به عنوان شاخه جدیدی از علم روانشناسی، در نیمه دوم قرن بیستم پدید آمد. جنبش خانوادهدرمانی عمدتا تحت تاثیر نظریه سیستمها، گسترش درمان روانکاوی به حوزه خانواده، پیدایش مراکز راهنمایی کودک و مشاوره زناشویی و گروهدرمانی شکل گرفت. در این نگرش و رویکرد، هنجارها و ناهنجاریهای رفتار فرد در بستر خانواده، تجزیه و تحلیل، ادراک و درمان میشود. ریشه فعلی درمان نظامهای خانوادگی به رویکردهای نظری، عملی و تحقیقات مختلفی برمیگردد که در زمینه کمک به کودکان، زن و شوهر و اشخاص دارای مشکلات خانوادگی مورد استفاده قرار گرفتهاند. برای شناخت خانوادهدرمانی فعلی بهتر است نقش و سهم درمانگاههای راهنمایی کودکان و مشاوره ازدواج در نظر گرفته شود.فروید و دیگر روانکاوان از لحاظ نظری و ژرفنگری نقش مهمی در بررسی خانواده داشتهاند، زیرا بر اهمیت وقایع اوایل کودکی و تاثیر این وقایع بر بزرگسالی، تاکید میکردند و کودکان را تحت رواندرمانی قرار میدادند. تحقیقات اولیه در مورد کودکان و نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی که بخشی از نظامهای خانوادگی بودند؛ نیز مفاهیم و ایدههایی را در پی داشت که در خانوادهدرمانی کنونی مورد استفاده قرار میگیرند. خانوادهدرمانی به خارج از حوزه علوم اجتماعی نیز وامدار است، یعنی نظریه نظامهای کلی(در این نظریه تعاملات و فرآیندهای حوزههایی چون مهندسی، زیستشناسی، اقتصاد، سیاست، جامعهشناسی، روانشناسی و رواندرمانی به عنوان اجزای یک کلیت بررسیمیشود.